22هفتگی یه دونه مامان و بابا....
سلام مامانی گلی الهی فدات شم این روزا مامان مشغول خونه تکونیه ولی شما مثه یه دخمل خوب کمک کردیو آروم بودی من فدات شم حتی خونه مامان جونم رفتیم بازم تو دختر خوبی بودی این روزا نفس مامان خیلی تکون میخوره ساعت 11از خاب پامیشی ساعت4 وساعت 11 شب . اما این وسطا صدای بابایی رو که میشنوی باز لگد میزنی بچه های عموهام که خیلی سروصدا میکنن هم باز زیاد تکوووووووووووووووون میخوری میدونی عزیز مامان...مامانی دیروز دندون پزشکی بود شبا از دندون درد دیوونه میشم دکتر گف دندون عقلت داره درمیاد کاریشم نمیشه کرد تا شما قدم رنجه ...
نویسنده :
مامان سمان
12:24